loading...

گل و گیاه

بازدید : 60
سه شنبه 30 فروردين 1401 زمان : 11:37

لجباز یا مصمم؟
لجبازی کودک یا مصمم بودن او

لطفا بین لجبازی با مصمم بودن فرق بگذارید و ابتدا اطمینان حاصل کنید که آیا کودک شما لجباز است یا مصمم. مصمم بودن یعنی سرسختی مثبت در رسیدن به اهداف سودمند و غلبه‌‌ی بر موانع. اغلبِ والدینی که خودشان این‌گونه هستند، دل‌شان می‌خواهد کودک‌شان نیز از عزم راسخ برخوردار باشد. بنابراین سرسختی کودکی که برای پیروزی در یک رقابت ورزشی تلاش می‌کند، نباید با سرسختی یک کودک لجباز همسان تعبیر شود، چراکه لجبازی یعنی پافشاری مصرانه‌ای که از روی جهل و ناپختگی باشد. کودک لجباز به هیچ‌وجه حاضر نیست کوچک‌ترین تغییری در رویه‌ی خود ایجاد کند و هدفش صرفا این است که ساز مخالف بزند و نهایتا حرف خودش را به کُرسی بنشاند. مثلا سرسختی بی‌جا در انتخاب غذا یا لباس چیزی جز لجبازی و کج‌خلقی ناموجه نیست. به بیان دیگر، سرسختی در وجه مثبت حاکی از قاطعیت و اراده‌ی قوی و در وجه منفی بیانگر لجبازی و ستیزه‌جویی است.

ویژگی‌های کودکان لجباز
نیاز شدیدی به توجه و شنیده شدن حس می‌کنند؛
میلِ تندخویانه‌ای به مستقل بودن دارند؛
بیشتر از هم‌سالان خود کج‌خلقی می‌کنند؛
در انجام آنچه مورد پسندشان است وظیفه‌شناس ظاهر می‌شوند؛
رئیس‌مآبانه رفتار می‌کنند؛
کارها را با سرعت دلخواه خودشان پیش می‌برند.
راهنمای برخورد با کودکان لجباز
خواباندن کودک لجبازی که در تختش بند نمی‌شود راحت نیست؛ غذا دادن به کودک ناآرامی که قاشق و چنگالش را عمدا زمین می‌اندازد و اجازه نمی‌دهد غذا را دهانش بگذارید طاقت‌فرساست؛ متقاعد کردن کودک یک‌دنده‌ای که فقط جیغ می‌کشد و پا می‌کوبد تا مدرسه نرود صبر و حوصله‌ی خیلی زیادی می‌طلبد. این قبیل لجبازی‌ها می‌تواند ریشه‌ی ژنتیکی داشته باشد، اما در بسیاری موارد این خودِ والدین هستند که با برخورد ناصحیح‌ باعث لجباز بار آمدن کودک‌شان می‌شوند. در هر صورت اگر از سر‌وکله زدنِ بی‌نتیجه با کودک لجباز خود خسته و ناامید شده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم از این پس در برخورد با لجبازی فرزند دلبندتان به توصیه‌های زیر عمل کنید:

حتما بخوانید: ۵۰ نکته مهم برای تربیت فرزندان
۱. به او فرصت شنیده شدن بدهید
لجبازی کودک - گفت‌وگوی سالم

برقراری ارتباط یک مسیر دوطرفه است. اگر می‌خواهید کودک لجباز شما به حرف‌تان گوش کند، اول از همه باید حرف او را بشنوید. کودکان لجباز اگر احساس کنند که قرار نیست حرف‌شان را بشنوید، ممکن است فورا حالت تدافعی به خود بگیرند. پس هروقت کودک‌تان روی انجام دادن یا ندادن کاری لجبازی کرد، به‌جای اینکه بلافاصله حکم صادر کنید و فرصت شنیده شدن را از او بگیرید، با نرمی و ملایمت به کودک خود نزدیک شوید و به یک گفت‌وگوی سالم دعوتش کنید تا او نیز بتواند علت مخالفتش را توضیح بدهد.

۲. با او ارتباط نزدیک برقرار کنید
وقتی کودک خود را به انجام کاری مجبور می‌کنید، خودتان باعث می‌شوید که نافرمانی کند و دقیقا به انجام همان کاری که نهی کرده‌اید ترغیب شود. این مقاومت کودک در واقع یک واکنش غریزی در پاسخ به اجبار است که البته محدود به رده‌ی سنی خاصی نیست و در بزرگ‌سالان نیز اتفاق می‌افتد.

مثلا اگر از وقت خواب کودک شش‌ساله‌تان گذشته است و او هنوز اصرار دارد که کارتون تماشا کند، نباید با اجبار به سمت تختخواب هدایتش کنید. در عوض کنارش بنشینید و خودتان را به کارتونی که تماشا می‌کند علاقه‌مند نشان بدهید تا با مشاهده‌ی ابراز هم‌دلی شما نرم شود و راحت‌تر به حرف‌تان گوش کند. کودکانی که با والدین یا پرستار خود ارتباط خوبی دارند، تمایل بیشتری به مشارکت و فرمان‌پذیری نشان می‌دهند. به گفته‌ی سوزان اِستیفلمَن (Susan Stiffelman) در کتاب «تربیت بدون مبارزه‌ی قدرت» (ترجمه‌ی این کتاب توسط انتشارات مِهرویستا با همین عنوان چاپ شده است)، برقراری رابطه‌ی محکم با کودکان نافرمان کمک می‌کند راحت‌تر با یک‌دیگر کنار بیایید.

بازدید : 63
يکشنبه 28 فروردين 1401 زمان : 11:10

دوربین مداربسته مناسب مغازه
به طور کلی دو نوع دوربین مدار بسته برای مغازه وجود دارد . یکی برای محیط داخل مغازه و دیگری برای محیط بیرونی مغازه
معمولا برای فضای داخل مغازه از دوربین مداربسته دام و برای فضای بیرونی مغازه از دوربین مداربسته بولت استفاده می شود .

دوربین های بولت به خاطر ساختار بدنه و جنس بدنه ، معمولا مقاوم در برابر آب ( دوربین مداربسته ضد آب ) ، برف ، باران و گرد و غبار هستند . به همین خاطر از دوربین های بولت برای فضای بیرونی مغازه ها استفاده می شود .
از نظر تعداد دوربین مداربسته مورد نیاز محل هایی که می توان برای آن ها دوربین نصب کرد قسمت ورودی فروشگاه ، دخل ، انبار ، قفسه ها ، پشت به مشتری و به سمت فروشنده ، پشت به فروشنده و به سمت مشتری ، فضای بیرونی مغازه اشاره کرد .

اگر قصد خرید دوربین مداربسته مناسب مغازه دارید، با دوربین استور تماس بگیرید.

کیفیت دوربین مداربسته مناسب مغازه
از نظر کیفیت ، دوربینی که تهیه می کنید باید متناسب با شغل و مغازه ی شما باشد . برای مثال کیفیت دوربین یک سوپر مارکت چندان مهم نیست اما در یک مغازه ی طلا فروشی کیفیت دوربین مداربسته بسیار مهم است . ناگفته نماند که هر چه کیفیت دوربین مداربسته بالاتر باشد ، مسلما قیمت آن نیز بیشتر است .

اگر شغل شما به گونه ای است که باید مغازه یا کارگاه را از بیرون و از راه دور چک کنید می توانید از دوربین مداربسته آی پی ( تحت شبکه ) استفاده کنید .

اگر ساختار مغازه به صورتی است که امکان سیم کشی در آن وجود ندارد ، می توانید از دوربین مداربسته بی سیم استفاده کنید . دوربین های بی سیم معمولا تحت شبکه ( دوربین مداربسته آی پی ) هستند و از طریق اتصال به مودم می توانید به تصاویر آن دسترسی داشته باشید .

برای تهیه ی دوربین مداربسته ارزان و با کیفیت می توانید به قسمت دوربین مداربسته ارزان در وبسایت مراجعه نمایید .

قیمت دوربین مداربسته مغازه
قیمت دوربین مداربسته بستگی به موارد مختلفی دارد . معمولا دوربین های آنالوگ ارزان تر هستند . یا برای مثال دوربین هایی که سازنده ی آن ها شرکت های معروف نیستند دارای قیمت های پایین تری نسبت به دوربین های شرکت داهوا ، هایک ویژن و دی لینک هستند . اگر هزینه برایتان مهم نیست ، سعی کنید از دوربین های مداربسته برند های معتبر و شناخته شده استفاده کنید .

فقط در هنگام نصب دوربین مداربسته برای مغازه ی خود ، زوایا را طوری انتخاب کنید که هیچ نقطه کوری باقی نماند .

بازدید : 48
پنجشنبه 25 فروردين 1401 زمان : 11:13


حتی جدا از داستان‌گویی خوب، انیمیشن Turning Red را به‌سادگی می‌توان فقط به خاطر تصویرسازی بامزه و جذاب استودیو پیکسار تماشا کرد
کمتر شخصی را می‌توان پیدا کرد که با استرس‌ها و اضطراب‌های دوران نوجوانی آشنا نباشد. اصلا آیا چنین فردی وجود دارد؟ گاهی وقتی به دنیا می‌نگریم، به نظر می‌رسد که همه حداقل در بخشی از زندگی خود گرفتار «تلاش بی‌پایان برای جلب رضایت» هستند؛ جنگیدن مداوم برای دیده شدن و شاید حتی «کافی بودن».

این نبرد می‌تواند بدون سروصدا و پشت لبخندهای ظاهری در جریان باشد؛ با استرس‌های پنهان‌شده در وجود انسان از قضاوت افراد ناشناس درباره‌ی ظاهر او یا موضوعات جدی‌تر مانند انتظارات اشخاصی همچون پدر و مادر. گویا همه انقدر خواسته‌های خود از تو را مشخص کرده‌اند و باید به این انتظارات پاسخ بدهی که هیچ راهی جز نقش‌آفرینی وجود ندارد. البته که در این بین، تلاش انسان برای راضی کردن خود نیز می‌تواند یک جنگ دردناک و مداوم باشد.

سینما به‌لطف بهره‌برداری از داستان‌گویی استعاری و ترکیب آن با تصویرسازی‌هایی که کیلومترها جلوتر از کلمات قدم می‌زنند، قدرت ویژه‌ای برای همدردی با انسان‌های مختلف دارد. به همین خاطر یک فیلم می‌تواند حتی بدون پایان خوش، حال‌خوب‌کننده باشد. چون جایی میان آن همه استعاره به یاد بیننده می‌آورد که در این نبردها تنها نیست. اما به‌جای اینکه چنین کاری را با بیان مستقیم جمله در صورت مخاطب انجام بدهد، شخصیتی قابل هم‌ذات‌پنداری را معرفی می‌کند.

Turning Red متعلق به این جنس از سینما است و فارغ از اینکه چه‌قدر از لحاظ ماندگاری به برترین آثار پیکسار نزدیک یا از آن‌ها دور شده، با وفاداری به یکی از اصول معنایی آثار این استودیو موفق به داستان‌سرایی درست می‌شود.

پاندا قرمز آویزان روی پله اضطراری در انیمیشن Turning Red

هوشمندی این اثر از همان اسم‌گذاری فکرشده‌ی انیمیشن پیدا است؛ «قرمز شدن». چه‌قدر ما انسان‌ها در شرایط احساسی متفاوتی سرخ می‌شویم! این عبارت عملا طیف وسیعی از احساسات مثبت و منفی را توصیف می‌کند؛ از شرم و خشم تا ذوق کردن. فرقی ندارد که به چه دلیل و به چه شکل، رنگ صورت انسان این‌گونه تغییر کند. در هر حالت، تغییر به چشم می‌آید.

افرادی که از آدم انتظار عملکرد بی‌نقص ربات‌گونه را دارند، از این رنگ قرمز متنفر هستند. زیرا رنگ رخسار خبر می‌دهد از سِر ضمیر. افراد مختلف وقتی به این قرمزی نگاه می‌کنند، خواسته یا ناخواسته به یاد می‌آورند که با یک انسان روبه‌رو هستند؛ انسانی که می‌تواند آسیب‌پذیر، عاشق، افسرده، خسته یا پرانرژی باشد؛ انسانی که احساس در وجود وی جریان دارد و قرار نیست هر روز نقش‌های خود در زندگی همه را به شکل بی‌نقص بازی کند.

افراد گوناگون و شاید به‌خصوص بچه‌هایی که در نوعی از شرایط خانوادگی بیش از حد سخت‌گیرانه بزرگ می‌شود، بارها با این وحشت مطلق از بروز احساسات دست‌وپنجه نرم می‌کنند. پس با اینکه زنده هستند، ترجیح می‌دهند که دربرابر چشم بسیاری از افراد و مثلا والدین در نقش همان ربات متمرکز و موفق فرو بروند که هرگز رنگ صورت وی دچار تغییر نمی‌شود؛ گویا هرگز احساسات در وجودشان فوران نمی‌کند و هرگز تصمیم احساسی نمی‌گیرند.

داستان انیمیشن Turning Red درباره‌ی می لی (Mei Lee) است؛ دختربچه‌ای ۱۳ساله که به خاطر یک نفرین خانوادگی، ناگهان می‌فهمد که بروز هرگونه احساسات شدید می‌تواند او را تبدیل به یک پاندا قرمز بزرگ کند.

دختر در حال خجالت کشیدن در کلاس مدرسه در انیمیشن Turning Red

پیکسار در برخی از بهترین داستان‌گویی‌های سینمایی خود، استعاره‌ی قرارگرفته در عمق داستان را همان ابتدا به مخاطب معرفی می‌کند. چون این استودیو به‌دنبال داستان‌گویی پیچیده‌ای نیست که هر مخاطبی بعد از مدت‌ها موشکافی آن تازه بتواند متوجه ارزش محتوایی اثر شود.

استعاره‌های پیکسار در خدمت ارائه‌ی بهترین و ساده‌ترین پیام‌های دل‌نشین به مخاطب بدون شعاری شدن اثر هستند. به همین خاطر Turning Red هم ابایی از رو بازی کردن ندارد و از تاکید روی نمادهای قرارگرفته در داستان لذت می‌برد. این خودآگاهی سبب می‌شود که در عین آشنایی بسیار زیاد بسیاری از مخاطب‌ها با اصل قصه و اهداف آن، نخستین ساخته‌ی بلند کارگردانی‌شده توسط دومی شی اثری با فرم سینمایی مناسب باشد و روی پای خود بایستد.

(از این‌جا به بعد مقاله، بخش‌هایی از داستان انیمیشن Turning Red را اسپویل می‌کند)

انیمیشن Turning Red پیکسار و پاندا قرمز مخفی در حمام خانه

نزدیک بودن نمادسازی اصلی فیلم به درک تماشاگر سبب می‌شود که کارگردان فرصت زیادی برای مانور دادن روی جزئیات داشته باشد؛ تا بتواند همان‌قدر که می‌خواهد، به استعاره‌ی خود شاخ‌وبرگ بدهد. در دل این فرصت، قدرت انیمیشن‌سازی پیکسار فوران می‌کند و تصویرسازی‌ها به زیبایی قصه می‌گویند. برای نمونه تماشاگر بارها قبل از تبدیل شدن به پاندای قرمز هم جلوه‌ی سرحال و شاد مِی را دیده است. اما وقتی او به‌عنوان یک پاندا با خوشحالی در خیابان نعره می‌زند، کاملا مشخص است که او باید مدت‌ها ابعادی از وجود خود را مخفی می‌کرد. آن فریاد اغراق‌آمیز و ترکیب‌شده با درشتی ناگهانی چشم‌ها، به مدیوم انیمیشن تعلق دارد. مِی بالاخره می‌تواند اندکی از هویت پنهان‌شده زیر تخت را نشان دهد.

https://cdn.zoomg.ir/2021/11/turning-red-new-poster.jpg

در عین حال، فیلم نگاهی ساده‌لوحانه به موضوع ندارد. ماجرای تبدیل شدن مادر مِی به پاندای خطرناک و آسیب دیدن مادربزرگ به خاطر او، یادآور این حقیقت است که در جامعه‌ی امروز واقعا همه به یک اندازه برای نمایش تمام‌وکمال احساسات خود آماده نیستند. گاهی فراتر رفتن از تمامی حد و مرزها می‌تواند برای برخی از افراد کاملا غیر قابل کنترل باشد و آسیب‌هایی جدی به اشخاص گوناگون بزند.

فیلم‌ساز با هوشمندی به سرعت سر نخ داستان‌گویی استعاری را به‌دست مخاطب می‌دهد و حالا بیننده انتخاب می‌کند که تا کجا مایل به کشیدن آن است. چرا نوجوان‌ها به این سرعت پاندا را در آغوش می‌کشند؟ چه‌قدر ساده دختری که هنوز در زندگی شخصی موفق به ابراز هویت کامل خود در خانه نشده است، خیلی خوب می‌تواند برای آن‌ها خود نماد زیبایی و آزادی باشد.

البته که وقتی شخصیت در مرکز توجه قرار می‌گیرد، این نمایش کامل و بی‌پرده‌ی احساسات می‌تواند برای او گران تمام شود؛ مانند زمانی‌که با فاصله‌گیری از نقش‌های عادی و همیشگی، ناگهان به‌طور کامل کنترل خود را از دست می‌دهد و به یکی از دانش‌آموزها حمله‌ور می‌شود. در آن لحظه دیگر هیچ‌کس طرفدار پاندا قرمز نیست.

تعلق هر اثر به مدیوم هنری خود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زیرا نشان می‌دهد که هنرمند با درک کامل از سبک مورد نظر خود برای تولید فیلم به سراغ آن رفت. پیکسار بارها و بارها قصه‌هایی را روایت کرد که بدون شک بدون انیمیشن‌سازی این استودیو نمی‌توانستند حتی به جایگاه فعلی خود نزدیک شوند. خوش‌بختانه باید گفت که چه وقتی قدم‌های پاندا مادر کل محیط را به لرزه درمی‌آورد و چه زمانی‌که مِی بارها در اتاق بین فرم‌های پاندا و انسان جابه‌جا می‌شود، به‌سادگی می‌توان Turning Red را با تمرکز روی هویت انیمیشنی آن ستایش کرد.

(پایان اسپویل)

انیمیشن Turning Red (قرمز شدن) و نگاه پاندا به خود در آینه

جدا از پرداختن به تمام نقاط قوت انیمیشن Turning Red پیکسار، نباید یکی از کمبودهای آن را فراموش کرد؛ کمبودی که نه به خود محتوا و نه به نحوه‌ی ارائه‌ی محتوا، بلکه به عدم وجود تناسب کامل بین این دو مربوط می‌شود. واقعیت این است که برخلاف برترین انیمیشن‌های پیکسار که از گستردگی این جنس از آثار برای خلق فیلم‌هایی مناسب برای همه بهره می‌برند، Turning Red گاهی حتی مطمئن نیست که کدام مخاطب را هدف می‌گیرد.

از یک طرف هیچ شکی وجود ندارد که بحث‌های مفهومی این روایت عملا کارکردی برای مخاطب خردسال ندارد و حداقل تماشاگرهای نوجوان به بالا را هدف می‌گیرد. از آن سو طی چندین و چند سکانس انیمیشن می‌بینیم نوع داستان‌گویی آن‌چنان با سلایق طبیعی بسیاری از افراد قرارگرفته در گروه مخاطب‌های هدف، جور درنمی‌آید. ماجرا هرگز در حدی نیست که تجربه‌ی اصلی را شدیدا خراب کند. اما بدون شک وجود این ناهماهنگی نه‌تنها تعداد تماشاگرهای اصلی اثر را پایین می‌آورد، بلکه میزان اعتماد برخی از مخاطب‌ها به عمق داستان‌گویی انیمیشن را هم کاهش می‌دهد.

«قرمز شدن» به خاطر وجود نوعی تضاد بین بحث‌های داستانی و لحن قصه‌گویی، در مقایسه با برترین آثار پیکسار واقعا تعداد کمتری از مخاطب‌ها را هدف می‌گیرد
بااین‌حال نباید از یاد برد که پرداختن درست فیلم‌نامه به اصول، عقاید و رفتارهایی که می‌تواند در یک خانواده‌ی دو ملیتی در جریان باشد، مِی لی را واقعی‌تر می‌کند. همین واقعی بودن توانایی ایجاد ارتباط لازم بین مخاطب و اثر را دارد.

چون به شکلی واضح سبب می‌شود که خود فیلم بیشتر از منابع الهام آن به چشم بیایند. تنظیمات داستانی مناسب، جسارت در به تصویر کشیدن شخصیت اصلی و انیمیشن‌سازی تماشایی پیکسار کنار نکات مثبت دیگری همچون موسیقی متن لودویگ گورنسن کاری کردند که آن «گروه مخاطب نسبتا خاص و مشخص انیمیشن قرمز شدن» بیشتر از حالت عادی، تعدادی قابل‌توجه از انسان‌ها را در خود جا بدهد.

انیمیشن Turning Red

درخشان‌ترین نکته درباره‌ی داستان‌گویی Turning Red را می‌توان عدم تلاش کورکورانه برای ارائه‌ی راه‌حل دانست. گاهی یک تصویرسازی ساده با تمرکز روی ابعاد شخصی زندگی یک نفر می‌تواند به بهترین شکل ممکن، میلیون‌ها نفر را به سمت‌وسوی تفکر درست راجع به نبردهای درونی و بیرونی سخت خود ببرد.

همین که Turning Red در پایان‌بندی مناسب خود به خوبی درک می‌کند که برخورد دو انسان متفاوت و گره‌خورده به یکدیگر می‌تواند راجع به موضوع یکسان شدیدا متفاوت با هم باشد، نشان می‌دهد که استودیو Pixar شرکت دیزنی همچنان تیمی است که به آدم‌ها اهمیت زیادی می‌دهد. همین ما را بس.

بازدید : 38
سه شنبه 23 فروردين 1401 زمان : 11:38

یکی بود، یکی نبود، بزی بود که بهش می‌گفتن بز زنگوله پا. این بز ۳ تا بچه داشت شنگول، منگول، حبه انگور. این‌ها با مادرشان در خانه‌ای نزدیک چراگاه زندگی می‌کردند.

یکی بود، یکی نبود، بزی بود که بهش می‌گفتن بز زنگوله پا. این بز ۳ تا بچه داشت شنگول، منگول، حبه انگور. این‌ها با مادرشان در خانه‌ای نزدیک چراگاه زندگی می‌کردند. روزی بز خبردار شد که گرگ تیز دندان در آن دور و بر‌ها خانه گرفته و همسایه‌اش شده، خیلی نگران شد و به بچه‌ها سپرد که مراقب باشید. اگر کسی آمد و در زد از درز در و سوراخ کلید خوب نگاه کنید، اگر من بودم در را باز کنید، اگر گرگ یا شغال بود در را باز نکنید.


بچه‌ها گفتند: چشم.
بُز رفت یک ساعت دیگر گرگ آمد در زد.
بچه‌ها گفتند: کیه؟
گفت: «منم، منم مادرتان!»
بچه‌ها گفتند: «دروغ می‌گی، صدای مادر ما نازکه، اما صدای توکلفته.»
دوباره برگشت و در زد.
باز بچه‌ها پرسیدند: «کیه؟»
گرگ صدایش را نازک کرد و گفت: «منم، منم مادرتون.»
بچه‌ها از پشت در نگاه کردند و گفتند: «دروغ می‌گی، مادر ما دستش سفیدِ تو دستت سیاهه.» گرگ رفت به آسیاب و دستش را زد توی کیسه آرد. دستش را سفید کرد و برگشت و‌‌ همان حرف‌ها را زد. باز بچه‌ها از پشت در نگاه کردند و گفتند: «تو دروغ می‌گی مادر ما پاهاش قرمزه، تو پاهات قرمز نیست.»


گرگ هم رفت به پاهاش حنا گذاشت وقتی که پاهاش رنگ حنا شد، آمد در خانه بز و‌‌ همان حرف‌ها را زد. بچه‌ها این دفعه در را باز کردند، گرگ یکهو پرید توی خانه. شنگول و منگول را خورد اما حبه انگور رفت توی سوراخ راه آب پنهان شد. نزدیک غروب بز زنگوله پا از چرا برگشت وقتی به در خانه رسید، دید در باز است، تعجب کرد. بچه‌ها را صدا زد اما جوابی نشنید. حبه انگور از ته سوراخ راه آب صدای مادرش را شنید بیرون آمد و همه چیز را برای مادرش تعریف کرد. مادرش پرسید: «گرگ آمد یا شغال؟»
حبه انگور گفت: «نمی‌دانم.»
بز رفت در خانه شغال و گفت: «شنگول و منگول مرا تو خوردی؟»
شغال گفت: «بیا خانه مرا ببین، چیزی توش نیست، شکمم را نگاه کن از گرسنگی به پشتم چسبیده. این کار گرگه. بز رفت خانه گرگ. گرگ هم یک دیگ را آتش کرده بود و داشت برای بچه‌اش، آش می‌پخت. بز روی پشت بام شروع کرد به جست و خیز کردن (بالا و پایین پریدن). گرگ سرش را بیرون آورد و فریاد زد:«کیه کیه پشت بام توپ و تاپ می‌کنه؟! آش بچه‌های مرا پر از خاک و خل می‌کنه؟!» بز گفت: «منم منم، بز زنگوله پا کی برده شنگول من؟! کی خورده منگول من؟! «
گرگ گفت:«منم منم گرگ تیز دندان من خوردم شنگول تو، من بردم منگول تو، من میام به جنگ تو. «بز گفت:«چه روزی میای به جنگ من؟» گرگ گفت: «روز جمعه. فردا.»
بز آمد به خانه خودش و از آنجا رفت به صحرا علف سیری خورد. روز بعدش رفت پهلوی گاودوش تا شیرش را بدوشد و یک ظرف کره و سرشیر درست کند. وقتی که درست شد، کره و سرشیر را برداشت و برد برای سوهان‌کار و گفت: شاخ را تیز کن. سوهان‌کار شاخ بز را تیز کرد. گرگ هم رفت پیش دلاک و گفت: «دندان‌های مرا تیز کن.» دلاک گفت: «کو مزدش.» گرگ گفت: «مگه مزد هم می‌خوای. «
دلاک گفت:« بله، بدون مزد که نمی‌شه.» گرگ هم رفت یک انبان (کیسه) برداشت و پر از باد کرد و برای دلاک برد. دلاک تا سرانبان (کیسه) را باز کرد دید همه‌اش بادِ، اما به روی خودش نیاورد وگفت:«بلایی به سرت در بیارم که تو داستان‌ها بنویس. به جای مزد فیس می‌دی.» گاز انبر را برداشت و دندان‌های گرگ را کشید و پنبه جاش گذاشت. فردای آن روز، گرگ و بز وسط میدان آمدند. گفتند که پیش از جنگ باید آب بخوریم. بز پوزش را توی آب فرو برد، اما آب نخورد ولی گرگ آنقدر آب خورد تا شکمش باد کرد و سنگین شد. گرگ و بز به میدان آمدند. بز هم آمد با شاخ تیز و سر و گردن کشیده.
گرگ گفت: «برای من سروکله می‌کشی. الان نشانت می‌دم.» .....

حالا اگه گفتی بقیه قصه چی می‌شه؟
از کودک بخواهید ادامه داستان را خودش بسازد. اما می‌توانید بعد از قصه‌گویی کودک، آخر داستان را برایش بخوانید. در افسانه ادامه داستان این‌گونه آمده است: گرگ پرید که خرخره بز را بگیرد. اما دندان‌های پنبه‌ای‌اش از دهانش افتاد بیرون. بز هم به گرگ فرصت نداد. رفت عقب و آمد جلو و با شاخ زد توی پهلوی گرگ تیز دندان. پهلوی گرگ شکافت و شنگول و منگول از شکم گرگ افتادن بیرون. بُز شنگول و منگول را به خانه برد و حبه انگور راهم صدا کرد و گفت: «بچه‌ها بعد از این دانا باشید و دشمن را از دوست بشناسید.»

بازدید : 83
يکشنبه 21 فروردين 1401 زمان : 10:29

همه چیز در مورد فیلم گاو داریوش مهرجویی – نقد و تحلیل و داستان کلی
نوشته: علیرضا مجیدی به روز رسانی شده در خرداد ۲۶, ۱۳۹۹

0
به اشتراک گذاری
با فیلم گاو مرز قاطعی بین سینمای تجاری و غیر تجاری، سینمای متعارف و غیرمتعارف کشیده شد، بدقلق‌ترین منتقدان، فیلم را ستودند و برای نخستین‌بار اتفاق نظری در ستایش از یک فیلم ایرانی پدید آمد. سازنده فیلم، داریوش مهرجویی، فیلم تجاری‌اش را به نام الماس ۳۳ در پیشینه خود داشت که گاو هیچ قرابتی با آن داشت.

مهرجویی برای پروردن فیلمنامه خود با یاری غلامحسین ساعدی از کتاب «عزادارن بیل» بهره گرفت که مجموعه هشت داستان پیوسته است. داستان چهارم کتاب، دستمایه مهرجویی در گاو است، اما و آدم‌ها و عناصر و حوادث دیگری از داستان‌های دیگر این مجموعه را نیز وارد فیلمنامه کرده است. از این لحاظ می‌توان گفت که فیلم مهرجویی منسجم و پروده‌تر از داستان‌های ساعدی از کار درآمده است، نه فقط بر نقش گاو در اقتصاد روستا تاکید شده است، بلکه تعلق خاطر مش حسن به گاو شیرده‌اش نیز دقیق و کامل‌تر القا می‌شود. گفت‌وگوها مناسب‌تر و دارای نواخت هستند. یک‌یک این مسائل را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

در داستان‌های «عزرائیل بیل» گاو مش حسن سهمی در زندگی روستاییان ندارد. با آنکه روستای بیل دچار قحطی و خشکسالی است، کسی به فکر شیری که از گاو عاید می‌شود نیست. طبیعی هم هست. آخر مگر یک گاو چند من شیر می‌دهد؟ بنابراین هریک از اهالی بیل در فکر چاره‌ای است. یکی به پوروس (دزدی) می‌رود، یکی دنبال گدایی است، یکی می‌رود تا از صحرا علف و یونجه تهیه کند. مش حسن تنها کسی است که پی گاو و دام است. «باید فکر گاو و گوسفندامون هم باشیم.» و مش جبار به او تشر می‌زند که بهتر است اول به فکر شکم خودشان باشند تا گاوها و گوسفندها. در کتاب نه فقط تاکید، بلکه اشاره‌ای به این نیست که گاو شیرده مش حسن سهمی در اقتصاد روستا دارد؛ اما اشاره به علاقه مفرط مش حسن به گاو هست. اسماعیل، برادرزن مش حسن به خواهر عباس، دختری که به او علاقمند است، می‌گوید: «من می‌دونم که مش حسن گاوشو خیلی بیشتر از خواهرم دوس داره.» در فیلم، هم بر تامین شیر روستاییان از گاو تاکید می‌شود و هم بر علاقه اغراق‌آمیز مش حسن به گاو. در فصل اول، موقعی که زن مش‌اسلام با کاسه‌ای در دست آماده رفتن به خانه مش حسن است، مش‌اسلام به او می‌گوید: «می‌ری شیر بگیری؟ تو این ده که یه گاو بیشتر نیست» و اشاره به گاو مش حسن می‌کند که به صحرا برده شده‌است. وقتی مش حسن از صحرا برمی‌گردد و گاوش را در طویله بسته است، انبوهی زن کاسه در دست دم خانه او ازدحام می‌کنند. همین اشاره‌ها برای نشان دادن سهم گاو در حیات اقتصاد سنتی روستا کافی است. تاکیدهای کارگردان بر نشان دادن علاقه مش حسن به گاو بیش از این‌هاست؛ مش حسن در راه بازگشت از صحرا گاوش را در رودخانه می‌شویدو خود را. با دو دست آب بر می‌دارد، جلو گاو می‌گیرد. او نمی‌خورد، خودش آب را سر می‌کشد و پس از شست‌وشو با کتش گاو را خشک می‌کند. چشمش به بلوری‌ها (همان پوروسی‌ها داستان) می‌افتد. هراسان می‌شود و به روستا باز می‌گردد (عنوان‌بندی فیلم به صورت منفی روی حرکت گاو و مش حسن است که گاه باهم یکی می‌شوند). در قهوه‌خانه وقتی که مش حسن نشسته است تا استراحت کند، درباره بلوری‌ها صحبت می‌شود که (به تصویر صفحه مراجعه شود) گوسفندها و وسایل خانه اهالی را به سرقت می‌برند. یکی می‌گوید: «حالا نوبت گاو مش حسنه» و مش حسن، گویی که قرار است آن اتفاق در همان موقع روز جلو چشم اهالی رخ دهد، سراسیمه و وحشت‌زده گاو را به خانه می‌برد. با فانوس گوشه و کنار طویله را تجسس می‌کند تا احیانا جانوری نباشد که به گاو آزار برساند. شب را در طویله می‌خوابد و کشیک می‌کشد. روز بعد در غیبت مش حسن، گاو به دلیل نامعلومی می‌میرد (این پرسش که گاو به چه علتی می‌میرد تا پایان فیلم بی‌پاسخ می‌ماند). مرگ گاو ضربه خردکننده‌ای بر مش حسن وارد می‌کند، به طوری که او را از خود بی‌خود و بی‌هوش می‌کند. برای عارضه شدن این وضع بر مش حسن سه حالت برشمرده‌اند.

الف) سهم گاو در زندگی اقتصادی روستا و مش حسن عمده است و عارض شدن آن بیماری بر مش حسن بر اثر از دست دادن ممر درآمد اوست.

تغییری دیگری که مهرجویی (نسبت به داستان ساعدی) انجام داده، مهم بودن گاو در زندگی اقتصادی ده است. در داستان اصلی اشاره‌هایی به صحرا رفتن اهالی ده برای برداشت محصول و وجود خرمن-و حتی وجود یک گاو دیگر-می‌شود. در فیلم این عوامل به کناری گذاشته شده و گاو شیرده اهمیت فراوانی پیدا می‌کند و بدین ترتیب مرگ گاو مش حسن روی زندگی تمام اهالی اثر می‌گذارد. راست این است که به جز زنان کاسه به دست-که به آن اشاره شد-نشان دیگری از این اهمیت در فیلم نیست. پس از مرگ گاو در روستای متکی بر اقتصاد تک محصولی(گاو شیرده) فقط مش حسن دچار خسران می‌شود.

خرید سرور مجازی
خرید بلیط لحظه آخری هواپیما از فلایتیو
خرید ساک پارچه ای
کلاه تبلیغاتی
بهترین جراح بینی
ب) رابطه مش حسن و گاو فراتر از رابطه یک کشاورز با زمینش است، این رابطه فقط یک رابطه اقتصادی نیست. لایه فلسفی فیلم، مسئله تناسخ را مطرح می‌کند که از پیشینه‌ای دیرپا در فرهنگ ایران برخوردار است. مش حسن پس از مرگ گاو، شخصیت انسانی خود را نفی می‌کند ‌ و به عبارتی گاو در وجود او تجلی می‌کند، گرچه از زمینه‌ای اقتصادی مایه می‌گیرد، اما به باورها فلسفی قوم ایرانی ربط می‌یابد.

ج) بعضی دیگر نیز معتقدند که فیلم گاو علاوه‌بر نشان دادن گوشه‌هایی ازمناسبات اجتماعی و اقتصادی روستاهای پرت‌افتاده این ملک (به عنوان فرع) شرح دردآمیز دلدادگی مش حسن است بر گاو خود. مش حسن آدمی درون گراست که به توجه او به «من» سرآغاز تعارض با دنیای سرسخت و بی‌رحم بیرون از خویش است. او انسان تنهایی است-البته نه از جنس سامسا در «مسخ» کافکا- که به جای آدم‌ها با محیط و طبیعت اطرافش و با گاوش رابطه محکم برقرار کرده است. تنها شبی که ما او را آماده خواب می‌بینیم بسترش را در طویله انداخته است دمی با او بازی کند. آنچه به مش حسن آرامش و امنیت می‌دهد، فردی خود او است.

به عبارت دیگر رابطه مش حسن و گاوش، رابطه عاشق و معشوق است، از آن نمونه‌هایی که در ادبیات فارسی و عرفانی ایرانی فراوان وجود دارد. او معشوق را نه برای خود بلکه برای خاطر وجود خود او می‌خواهد. هر چیزی را می‌تواند ببیند جز عذاب و مرگ او. برای همین است که مرگ گاو را باور نمی‌کند و خود را گاو مش حسن می‌پندارد. «گاو من همین جاس. گاو من درنرفته، من بوشو می‌شناسم از اینجا نرفته بیرون.» یا: «من مش حسن نیستم، من گاوم، من گاو مش حسنم.» جدایی از معشوق، نه مرگ گاو شیرده به عنوان یک محل درآمد، مش حسن را از خود بی‌خود و بی‌هوش می‌کند. بنابراین او برای رسیدن به یار، موقعی که او را بسته‌اند و می‌خواهند برای مداوا به شهر ببرند، خود را به ته دره می‌اندازد و فنا می‌کند. نگارنده معتقد است سقوط مش حسن به ته دره از سر اتفاق یا لیز خوردن نبوده است. در داستان چهارم کتاب «عزاداران بیل» که موضوع اصلی فیلم از آن برگرفته شده است، تقریبا همه آدم‌ها حضور دارند: اسلام، کدخدا، عباس، پسرصفر، موسرخه (دیوانه)، اسماعیل، جبار، همسر مش حسن، پوروسی‌ها (بلوری‌ها) و دیگران؛ اما پیشینه شخصیت و شناخت بیشتر تعدادی از این‌آدم‌ها با استناد به داستان‌های ماقبل چهارم و بعد از آن به دست داده می‌شود؛ مثلا اینکه گوسفندهای مش جبار را بلوری‌ها دزدیده‌اند مربوط به داستان سوم است که در فصل افتتاحیه فیلم بازگو می‌شود. دزدیدن مرغ‌های همسایه توسط یکی دو تن از اهالی نیز مربوط به همین داستان است. پیرزنانی که مراسم دعا و سوگواری برگزار می‌کنند، نقش خود را در داستان سوم بازی می‌کنند. آن‌ها موقعی که قحطی گرسنگی در بیل بیداد می‌کند، پوشیده در لباس‌های یک سر سیاه درحالی‌که جارو به آب تربت می‌زنند وبالای سر مردان تکان می‌دهند، زیر لب دعا می‌خوانند وبه در دیوار آب می‌پاشند. در فیلم این مراسم را موقعی اجرا می‌کنند که مش حسن غرق دنیای ذهنی‌اش خود را گاو می‌پندارد و حالش روزبه‌روز وخیم‌تر می‌شود. گوشه‌هایی از رفتار و سکنات موسرخه از داستان هفتم اخذ شده است. در فیلم بعد از دفن گاو، مش اسلام و کدخدا و مش عباس با هشداری که پسر مش صفر می‌دهد، حضور دیوانه را به عنوان تنها فردی که ممکن است پیش مش حسن دهان بازکند و ماجرای مرگ گاو را بازگو کند، مزاحم می‌دانند، بنابراین بعد از اینکه گاو را طناب پیچ می‌کنند و در چاه می‌اندازند او را که تسلیم رفتار اهالی است می‌بندند و در طویله می‌اندازند. رفتار او در قیاس با واکنش مش حسن در مقابل رفتار خشن چند تن از روستاییان که می‌خواهند او را دست بسته برای مداوا به شهر ببرند، بیانگر تفاوت واکنش دو آدم (یکی دیوانه و دیگری فردی که دیوانه پنداشته می‌شود) در برابر یک عمل است.

اکثر گفت‌وگوهای کتاب بدون کمترین تغییر در فیلم نقل شده است و در موارد اندکی نیز که بعضی تغییرهای جزئی درآن‌ها داده شده، گفت‌وگوها شسته و رفته‌تر از کار درآمده‌اند؛ به عنوان مثال مش حسن پس از آنکه اهالی به او می‌گویند که گاوش فرار کرده است، روی پشت‌بام می‌رود و می‌نشیند و بالا آمدن ماه را می‌نگرد. در کتاب آمده است: «عباس گفت: پس نشستی اینجا که چه کار بکنی؟ مش حسن دست و پایش را گم کرد و گفت: هیچ. نشسته‌ام اینجا و وانو نگاه می‌کنم. می‌بینین داره از پوروس می‌یاد بالا.»

در فیلم پس از اینکه از مش حسن علت نشستنش را روی پشت‌بام می‌پرسند، می‌گوید: «ماه که دراومد براش آب می‌برم.» مش جبار «اگه در نیومد چی؟» مش حسن: هر وقت گاو من تشنه‌اش بشه ماه هم در می‌یاد.»

گفت‌وگوی مش اسلام و مش حسن وقتی که قرار است اسلام خبر دررفتن (مرگ) گاو را به مش حسن بدهد، یا مکالمه مردهای ده با مش حسن در طویله، وقتی که او دیگر خود را گاو می‌پندارد و دور طویله نعره‌زنان می‌دود، انسجام و ایجاز پاکیزه‌ای دارد. به‌طور قطع یکی از عوامل امتیاز گاو، به عنوان یک فیلم غیرمتعارف، روشنی سادگی همین گفت‌وگوها است.

در واقع گاو را باید محصول و برآمد تجربه‌های کمیاب سالمی دانست که در سینمایی ایران از اوایل دهه ۱۳۴۰ در حال شکل گرفتن بود؛ تجربه‌هایی که به مقدار فراوان از تئاتر و ادبیات تاثیر پذیرفته و حاملان آن عموما همان آدم‌های صحنه نمایش و فعالان ادبیات بودند. شاید نتوان هیچ فیلمی را مثال آورد که به اندازه گاو ترکیب سینما را با ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی تا این اندازه بارز و نمایان نشان بدهد.

بازدید : 44
چهارشنبه 17 فروردين 1401 زمان : 11:39

یکی از مراحل مهم تنظیمات دوربین مدار بسته به تنظیم منوی این دستگاه مربوط می شود. به طور معمول، تمامی مدل های دوربین مدار بسته از منوی تنظیمات برخوردار می باشند. همچنین، تنظیم منوی دوربین های آنالوگ به یک شیوه و روش صورت می گیرد. در Menu دستگاه کاربران با گزینه های مختلفی برخورد می کنند. تنظیم سفیدی (White Balance)، نوردهی (Exposure)، تنظیمات ویژه (Special)، پنهان کردن تصاویر (Privacy)، تشخیص حرکت (Motion)) و روز و شب (Day & Night)، از مهم ترین گزینه های مربوط به تنظیمات منو (Menu) به شمار می روند.

تنظیمات ضبط فیلم و تصاویر دوربین مدار بسته
تنظیمات ضبط فیلم دوربین مدار بسته

با اعمال تنظیمات مربوط به ضبط فیلم و عملکرد تصاویر، امکان دسترسی به همه تصاویر در بازه زمانی بسیار کوتاه، برای کاربر فراهم می شود. برای انجام تنظیمات در ابتدا با کلیک راست کردن در صفحه اصلی دوربین مدار بسته، گزینه Menu انتخاب می گردد.

سپس با انتخاب بخش Storage، وارد بخش Recording شوید. سپس از بخش Select Camera دوربین تحت شبکه مدنظر کاربر انتخاب می شود. در مرحله بعد می بایست تیک مربوط به گزینه Enable Schedule فعال شود. در ادامه این فرآیند گزینه مربوط به Pre-Record، تعیین بازه زمانی آغاز به ضبط فیلم را مشخص می کند. گزینه Post-Record متوقف کردن بازه ضبط و گزینه Enable Redundant Recording تکرار ضبط تصاویر مطابق با جدول زمان بندی را انجام می دهد.

حتما بخوانید : آموزش نحوه سوکت زدن کابل شبکه دوربین

تنظیم رزولوشن و پهنای باند دوربین مدار بسته
از دیگر بخش های مربوط به تنظیمات دوربین مدار بسته به اعمال تنظیمات رزولوشن این دستگاه اختصاص پیدا می کند. برای انجام این فرآیند ابتدا با کلیک راست کردن بر روی صفحه اصلی، گزینه منو انتخاب شود. سپس به بخش Camera رفته و پس از آن وارد بخش Encoding شده و گزینه های رزولوشن (Resolution) و پهنای باند (Bitrate) را متناسب با عدد مورد نظر خود انتخاب نمایید.

نکته: برای دوربین های 3 مگاپیکسل پهنای باند مناسب عدد 3072 و برای دوربین های 2 مگاپیکسل عدد 2048 در نظر گرفته می شود.

تنظیم نمایشگر دستگاه NVR
از دیگر بخش های مربوط به تنظیمات در این دستگاه می توان به نحوه اعمال تنظیمات دستگاه ضبط تصویر، اشاره کرد. برای اجرایی کردن این فرآیند همانند موارد قبلی گزینه منوی دستگاه انتخاب می شود. سپس کاربر وارد قسمت System شده و بر روی گزینه Preview کلیک می‌کند. در این بخش کاربر متناسب با نوع نیاز خود نسبت به تنظیم Video Output اقدام می کند. بر این اساس، انتخاب گزینه های HDMI/VGA قابلیت نمایش تصاویر به صورت همزمان و گزینه HDMI2، امکان نمایش تصاویر دوربین به صورت تکی را فراهم می آورد. در مرحله بعد می بایست رزولوشن مناسب با صفحه نمایش دستگاه انتخاب گردد.

تنظیمات دید در شب دوربین مدار بسته
تنظیمات دید در شب یکی از دیگر تنظیمات مهم در دوربین های مدار بسته است. این تنظیمات برای مکان هایی که دوربین مدار بسته در محیط های بیرونی نصب شده و در شب نور محیط کم شده برای نظارت بهتر و دریافت تصاویر مناسب تر صورت می گیرد. برای اجرای این تنظیمات بایستی وارد تنظیمات دوربین زمان بندی دوربین شده و در بخش زمان و ساعت تغییراتی اعمال کرد.

با توجه به اهمیت این تنظیمات در مقاله دیگری به طور مرحله به مرحله و جامع به آموزش این موضوع پرداخته ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی “همه چیز درباره تنظیمات دید در شب دوربین مدار بسته” کلیک نمایید.

اعمال تنظیمات نور دوربین مدار بسته
اعمال صحیح تنظیمات مربوط به نور، از موضوعات بسیار مهم پس از نصب و راه اندازی دوربین مدار بسته قلمداد می گردد. بهره مندی از تصاویر دارای کیفیت و رزولوشن بالا، برای کاربران از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. کیفیت تصاویر دوربین در صورت زیاد یا کم بودن نور محیط بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.

برای اعمال این تنظیمات گزینه منو را انتخاب کرده و سپس به بخش مربوط به Setup وارد شوید. در این مرحله با انتخاب گزینه Image واقع در سمت چپ Menu تنظیمات مورد نظر اعمال می شود. برای انجام تنظیمات مربوط به تغییر رنگ و نور، گزینه Scenes کاربرد دارد. برای ارتقای کیفیت تصاویر، گزینه Image Enhancement مؤثر است. همچنین، برای کنترل میزان تضاد نور گزینه Contrast و برای تنظیم میزان اشباع رنگ، گزینه Saturation و به منظور تنظیم میزان روشنایی و نور، گزینه Brightness انتخاب می شود.

دقت داشته باشید که در صورتی که تنظیمات نور دوربین مدار بسته به درستی صورت نگیرد مشکلات بسیاری برای تصاویر ضبط شده ایجاد شده و احتمال تاریک، روشن یا برفک دار بودن آن وجود دارد. در مقاله دیگری به بررسی مشکلات دوربین و نحوه عیب یابی آن ها پرداخته ایم برای کسب اطلاعات بیشتر توصیه می کنیم مقاله “راهنمای جامع نحوه رفع مشکلات دوربین مدار بسته” را مطالعه نمایید.

نحوه تنظیمات دوربین مدار بسته بر روی گوشی هوشمند
انتقال تصویر دوربین مدار بسته

اعمال تنظیمات دوربین بر روی گجت های هوشمند از جمله تلفن همراه نیز از این قاعده مستثنا نمی باشد. برای انجام این کار می بایست دستگاه DVR به مانیتور متصل شود. برای انجام این اتصال از کابل HDMI یا VGA استفاده می شود. در مرحله بعد می بایست نسبت به تغییر تنظیمات شبکه در منوی دستگاه DVR اقدام کرد. وارد بخش تنظیمات شده و با انتخاب گزینه Network، تغییرات مورد نظر را انجام دهید.

پس از طی این فرآیند، تغییر تنظیمات موردنظر در دستور کار قرار می گیرد. برای انجام این کار از کامپیوتر و لپ تاپ استفاده کنید. با وارد کردن بارکد در Internet Explorer، باید Admin، Password و User Name را به انگلیسی وارد کرده و سپس به قسمت Forwarding مودم رفته و تغییرات مورد نیاز اعمال گردد. در مرحله بعد مودم به دستگاه DVR متصل شده و کابل مربوطه را به مودم وصل کنید. دریافت سیگنال تصویر بر روی مانیتور، حکایت از درست انجام شدن تنظیمات دارد. در مرحله آخر، می بایست نرم افزار مربوط به دوربین را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کرد.

نکته: IP و Port مورد نظر برای وارد کردن در نرم افزار مربوطه 192.168.1.7:80 و ID مدنظر Admin می‌باشد.

حتما بخوانید: علت نویز دوربین مدار بسته و روش های رفع آن

تنظیمات ساعت و تاریخ دوربین مدار بسته
برای اعمال تنظیمات دوربین مدار بسته به ویژه تنظیم ساعت و تاریخ ابتدا وارد Menu دستگاه شده و در قسمت تنظیمات گزینه مربوط به Date & Time را انتخاب کنید. همچنین، برای نشان دادن تاریخ و زمان در پخش زنده یا فیلم های ضبط شده می بایست نسبت به فعال کردن این عملکرد اقدام کرد. برای انجام این کار وارد تنظیمات دوربین شده و پس از انتخاب گزینه Video یا Display، تیک مربوط به تاریخ و زمان را فعال کنید.

نکته: در صورتی که علی رغم تنظیم شدن ساعت و تاریخ، باز هم دستگاه تاریخ و ساعت نادرست را بر روی نمایشگر نشان می دهد، باید سیستم عامل دستگاه NVR و دوربین به روز رسانی شود.

آموزش نصب دوربین مدار بسته با برق گستران
در این مقاله بررسی تنظیمات دوربین مدار بسته پرداختیم. نصب و راه اندازی دوربین های مدار بسته امری تخصصی بوده و نیازمند یادگیری حرفه ای می باشد. در صورتی که علاقه مند نصب دوربین های مدار بسته هستید توصیه می کنیم در دوره های آموزش نصب دوربین های مدار بسته آموزشگاه برق گستران شرکت کرده و خود را برای ورود به بازار کار آماده نمایید. آموزش تعمیرات پکیج دیواری، آموزش تعمیرات موبایل، آموزش برق صنعتی و . . . برخی از دیگر دوره های در حال برگزاری در این آموزشگاه است.

بازدید : 52
دوشنبه 15 فروردين 1401 زمان : 12:13

اگر به‌دنبال سرگرمی جذابی برای دورهمی‌های دوستانه و خانوادگی‌اید، بازی پانتومیم گزینه‌ای است که همه حاضران، حتی آنهایی که در بازی شرکت نمی‌کنند، از آن لذت خواهند برد. در بازی پانتومیم باید بدون حرف‌زدن و با کمک اشاره و ژست‌های خاص، کلمه یا عبارتی را برای هم‌تیمی‌های خود نمایش دهید و آنها باید کلمه مدنظر را حدس بزنند. تیمی که در زمان کمتری کلمات را حدس بزند، از رقیب خود جلوتر خواهد بود. این مقاله درباره آموزش بازی پانتومیم و قواعد آن است. بعد از آموزش پانتومیم، فهرستی از ایده‌های جذاب برای این بازی را خواهید خواند.

راهنمای مطالعه نمایش

حتما بخوانید:
انواع بازی فکری و مزایای آنها برای تقویت ذهن و روابط اجتماعی
۱۶ ایده برای ساخت بازی فکری در خانه با روش‌های آسان و ارزان
۲۵ کار مفید و سرگرم کننده‌ای که می‌توانید در دوران قرنطینه انجام دهید
حتما قبل از شروع بازی و انتخاب کلمات، سن و توانایی شرکت‌کنندگان را در نظر بگیرید. برای کودکان موضوع‌های آسان و موردعلاقه‌شان را انتخاب کنید تا از بازی لذت بیشتری ببرند. موضوع‌های دشواری مثل عنوان کتاب و نام فیلم و سریال برای بزرگ‌سالان مناسب‌تر است. اگر دوست دارید در حین بازی بخندید و شاد باشید، سراغ کلمه‌ها و عبارت‌هایی بروید که وقتی شرکت‌کنندگان آنها را اجرا می‌کنند، حرکات بدنشان خنده‌دار و جالب باشد.

مشاهده پرفروش‌ترین منابع آموزش پانتومیم
قانون اصلی بازی پانتومیم این است که حرف نزنید؛ البته می‌توانید تا دلتان می‌خواهد با صدای بلند بخندید و از بازی لذت ببرید.

لوازم بازی پانتومیم
کرنومتر یا هر وسیله دیگری برای اندازه‌گیری زمان؛
قلم و کاغذ برای یادداشت‌کردن امتیازات؛
تکه‌‌های کاغذ سفید برای نوشتن عبارت‌های پانتومیم؛
دو سبد برای ریختن کاغذهای حاوی عبارات.‌
مقدمات بازی پانتومیم
شرکت‌کنندگان به دو تیم تقسیم می‌شوند. بهتر است که تعداد اعضای دو تیم مساوی باشد تا عدالت برقرار شود. فردی بی‌طرف را به‌عنوان داور انتخاب کنید. این شخص باید زمان پاسخ‌گویی تیم‌ها را یادداشت کند. همچنین می‌توانید از هر تیم یک نفر را انتخاب کنید تا به‌نوبت این کار را انجام دهند.

تعداد دورهای بازی را قبل از شروع مشخص کنید. علامت‌ها و اشاره‌های خاص را با هم‌تیمی‌های خود مرور کنید.

هر تیم در اتاقی جداگانه کلمه‌ها و عبارت‌های مدنظر خود را روی تکه‌های کاغذ بنویسند. ضرب‌المثل یا عنوان‌های فیلم، سریال، کتاب، ترانه، برنامه‌های تلویزیونی و نمایش‌نامه‌ها برخی از موضوع‌هایی‌اند که می‌‌توانید عبارت‌های مربوط به آنها را روی کاغذ بنویسید.

برای اینکه عبارت‌ها بیش‌ازحد دشوار نشوند، می‌توانید برخی موارد را به‌عنوان قوانین پانتومیم رعایت کنید. موارد زیر نمونه‌هایی از قوانین بازی پانتومیم‌اند:

عبارت‌های انتخابی نباید خیلی قلمبه‌سلمبه باشند. بهتر است عبارت‌ انتخابی قبلا به گوش حداقل سه نفر از اعضای تیم خورده باشد؛
عبارت‌ها نباید بیشتر از هفت کلمه باشند؛
انتخاب عبارت‌های تک‌کلمه‌ای و اسم‌های خاص ممنوع است؛
نوشتن عبارت‌های زبان‌های خارجی ممنوع است.
بعد از نوشتن عبارت‌ها، هر دو تیم وارد اتاق بازی می‌شوند. کاغذهایی را که عبارت‌های بازی روی آنها نوشته شده‌اند، تا می‌کنند و در سبد تیم می‌ریزند.

روال بازی پانتومیم
مراحل بازی در هر دور به‌صورت زیر است:

تیم شروع‌کنندۀ بازی را مشخص کنید. یک نفر از اعضای تیم اول کاغذی از سبد تیم دوم برمی‌دارد. بعد از اینکه عضو تیم اول عبارت روی کاغذ را خواند و فهمید، داور زمان‌سنج را فعال می‌کند و بازی شروع می‌شود. عضو منتخب تیم اول با کمک اشاره‌ها و حرکت‌های بدن سعی می‌کند عبارت روی کاغذ را به هم‌تیمی‌های خود منتقل کند. تیم اول حداکثر سه دقیقه وقت دارد تا عبارت موردنظر را حدس بزند. بعد از اینکه تیم اول عبارت درست را حدس زد، داور باتوجه‌به زمان‌سنج، مدت پاسخ‌گویی تیم اول را یادداشت می‌کند. درصورتی‌که تیم اول نتواند عبارت درست را در سه دقیقه حدس بزند، داور پایان وقت را اعلام و زمان پاسخ‌گویی را سه دقیقه یادداشت می‌کند.
در دور بعدی، یکی از اعضای تیم دوم کاغذی از سبد تیم اول برمی‌دارد و بازی به‌ترتیبی که گفتیم، ادامه پیدا می‌کند.
بهتر است تعداد دورهای بازی به‌گونه‌ای باشد که هرکدام از اعضای دو تیم بتوانند حداقل یک عبارت را اجرا کنند. مجموع زمان‌های پاسخ‌گویی هر تیم در تمام دورهای بازی، امتیاز آن تیم را تعیین می‌کند. تیمی که کمترین امتیاز را داشته باشد، برنده است. راه دیگر برای تعیین برنده، تعداد عبارت‌هایی است که هر تیم به‌درستی حدس زده است. تیمی برنده است که تعداد عبارت‌های بیشتری را درست حدس زده باشد.

حرکت‌ها و اشاره‌های بازی پانتومیم
اجرای پانتومیم - آموزش بازی پانتومیم

برای نمایش یک عبارت ابتدا باید دسته بندی عبارت و تعداد کلمات آن را نشان دهید. بعد از این مرحله نوبت به اجرای تک‌تک کلمات عبارت می‌رسد. لزومی ندارد که کلمات موجود در عبارت را به‌ترتیب نمایش دهید. در نظر داشته باشید که گاهی اجرای مفهوم کلی عبارت به‌جای اجرای کلمه‌به‌کلمه آن، راه سریع‌تری برای راهنمایی هم‌تیمی‌هایتان است.

علامت‌های نمایش موضوعات مختلف در بازی پانتومیم
عنوان کتاب: دست‌هایتان را کنار هم قرار دهید و آنها را مثل کتاب از هم باز کنید.
عنوان فیلم: ادای گرفتن دوربین فیلم‌برداری را دربیاورید.
عنوان نمایش‌نامه: با پایین‌کشیدن طنابی فرضی، بازکردن پرده تئاتر را نمایش دهید. همچنین می‌توانید با روی هم قراردادن انگشتان شست و اشاره دو دست و کشیدن آنها به طرفین، بازکردن پرده‌های تئاتر را اجرا کنید.
اسم ترانه و آهنگ: ادای آوازخواندن با میکروفون را دربیاورید. فراموش نکنید که نباید صدایی از گلویتان خارج شود.
برنامه‌های تلویزیونی: با دستانتان یک مستطیل در هوا، برای نشان‌دادن تلویزیون، بکشید. همچنین می‌توانید انگشتان شست و اشاره دو دست را به شکل مستطیل یا قاب تلویزیون روی هم قرار دهید.
ضرب‌المثل یا عبارت: علامت نقل‌قول یا گیومه را با انگشتان اشاره و میانی در هوا نشان دهید.
یک واقعه یا اتفاق: طوری‌که انگار ساعت مچی به دست دارید، با انگشت اشاره یک دست به مچ دست دیگر اشاره کنید. برای نشان‌دادن وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده‌اند، با انگشت شست به پشت سرتان اشاره کنید و برای نشان‌دادن وقایع آینده به روبه‌رو اشاره کنید.
مکان: دایره‌ای فرضی به نشانه کره زمین بکشید و طوری به آن اشاره کنید که انگار مکانی را روی نقشه نشان می‌دهید.
انسان: دست‌هایتان را پشت کمرتان قرار دهید و پاهایتان را جفت کنید و صاف بایستید.

بازدید : 43
دوشنبه 16 اسفند 1400 زمان : 12:41

پدر و مادر بودن کار ساده‌ای نیست. برای اینکه پدر و مادر خوبی باشیم باید سخت تلاش کنیم. ولی چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود که در تربیت فرزندان خود موفق باشیم؟ برای اینکه پدر و مادر خوبی باشیم، لزوما نباید انسان‌های کامل و بی‌نقصی باشیم. هیچ‌کس کامل نیست؛ هیچ کودکی هم کامل و بی‌نقص نیست، ولی باید برای برطرف کردن اشکالات و رفتارهای نادرست کودک خود تلاش کنیم. در ادامه، ۱۰ نکتۀ مهم برای یادگیری مهارت‌های فرزندپروری مؤثر را بیان می‌کنیم که به شما کمک می‌کنند پدر و مادر خوبی باشید. البته بسیاری از این نکات را نمی‌توان به‌سرعت یاد گرفت و احتمالا هیچ کس نمی‌تواند تمام آنها را همیشه و در هر شرایطی رعایت کند، ولی حتی اگر بتوانیم فقط بخشی از آنها را انجام بدهیم، یعنی در مسیر درستی گام برداشته‌ایم.

راهنمای مطالعه نمایش

حتما بخوانید:
نقش پدر در تربیت فرزند چیست؟
والدین تا چه حد مجاز به جروبحث در مقابل کودکان‌ هستند؟
برترین تکنیک‌های تربیت کودکان که والدین باید بدانند
۱. الگوی خوبی برای فرزندتان باشید
اگر انجام کاری را به فرزندتان توصیه می‌کنید، ابتدا خودتان آن کار را انجام بدهید. به‌جای اینکه صرفا به کودک بگویید که از او انتظار دارید چه کاری را انجام بدهد، خودتان آن کار را انجام بدهید و در عمل به او نشان بدهید. شما ابتدا باید استانداردهای بالایی را برای خودتان تعیین کنید. چون شما الگوی فرزندتان هستید و در درجۀ اول باید خودتان به استانداردها و چیزهایی که می‌گویید، پایبند باشید.

پدر و مادر باید الگوی خوبی برای فرزند خود باشند

نوبت دکتر
انسان موجود ویژه‌ای است که می‌تواند با تقلید کردن، بیاموزد. ما به‌طور ذاتی کارهای دیگران را تقلید می‌کنیم تا بتوانیم آن کارها را درک کنیم و در زندگی خود وارد کنیم. کودکان نیز همیشه کارهایی را که والدین‌شان انجام می‌دهند به‌دقت تماشا می‌کنند و از آنها تقلید می‌کنند.

پس همیشه کسی باشید که دوست دارید فرزندتان آن‌گونه باشد. به فرزندتان احترام بگذارید، رفتارها و نگرش مثبت را به او نشان بدهید، احساسات او را درک کنید تا او نیز رفتار شما را تقلید کند و مانند شما باشد.

حتما بخوانید: رفتار پدر با دختر باید چگونه باشد؟
۲. فرزندتان را دوست داشته باشید و با کارها و رفتارتان این عشق را به او نشان بدهید
در دوست داشتن و عشق به فرزندان، زیاده‌روی معنایی ندارد و دوست داشتن فرزندان موجب لوس شدن آنها نمی‌شود. تنها چیزهایی که به‌نام عشق به او می‌دهید (مانند ولخرجی زیاد، نرمی و ملایمت بی‌اندازه، انتظارات پایین و حمایت بیش‌ازحد) می‌تواند موجب لوس شدن کودکان شود. وقتی به‌جای عشق واقعی این چیزها را به فرزندتان می‌دهید، او را لوس می‌کنید. به‌سادگی می‌توانید به فرزندتان نشان بدهید که او را دوست دارید: فقط کافی است در آغوشش بگیرید، با او وقت بگذرانید و به مشکلات و حرف‌هایش گوش بدهید.

انجام دادن چنین رفتارهای پر از عشق شما موجب ترشح هورمون‌های احساس خوب، مانند اکسی توسين (oxytocin)، اپيوئيدها (opioids) و پرولاکتين (prolactin) می‌شود. این موادشیمیایی عصبی (neurochemicals) سبب رسیدن به آرامش عمیق و نیز ایجاد گرمای عاطفی و رضایت می‌شوند. این احساسات انعطاف‌پذیری و توانایی تحمل مشکلات در فرزندمان را بالا می‌برند و البته، به برقراری ارتباط صمیمی‌تری میان ما و فرزندمان می‌انجامند.

۳. پدر و مادری مهربان و درعین‌حال قاطع باشید
توجه مهم
مطالعه مقالات و جستجو در اینترنت باعث افزایش اطلاعات عمومی شما می‌شود اما هیچ وقت نمی‌تواند جایگزین مناسبی برای مراجعه به متخصص و دریافت مشاوره‌های تخصصی باشد.
اگر دچار مساله‌ای شده‌اید، مشورت با مشاوران ماهر و متخصص می‌تواند مسیر زندگی شما را هموارتر کند. جهت مشاهده لیستی از بهترین مشاورها و روانشناس‌ها و دریافت مشاوره حضوری یا تلفنی، کلیک کنید:

در تربیت فرزند خود مهربان ولی قاطع باشید

هر نوزاد با حدود ۱۰۰ میلیارد سلول مغزی (نورون) که ارتباطات نسبتا اندکی با یکدیگر دارند، متولد می‌شود. این ارتباطات میان سلول‌های مغزی هستند که افکار ما را می‌سازند، محرکی برای کارهای ما می‌شوند، شخصیت ما را شکل می‌دهند و اساسا مشخص می‌کنند که ما کیستیم. تجربیاتی که در طول زندگی به‌دست می‌آوریم، این ارتباطات را می‌سازند و تقویت می‌کنند.

اگر به فرزندتان تجربه‌های مثبتی بدهید، آنها نیز می‌توانند در آینده تجربه‌های مثبتی داشته باشند و این تجربه‌های مثبت را برای دیگران نیز ایجاد کنند. ولی اگر به فرزندتان تجربه‌هایی منفی بدهید، آنها را از رشد و تکاملی که برای پیشرفت و موفقیت در آینده لازم دارند، محروم کرده‌اید.

برای ایجاد تجربه‌های مثبت برای فرزندتان می‌توانید با او آواز بخوانید، در مسابقات ورزشی و رویدادهای مختلف شرکت کنید، با هم به پارک بروید، بخندید و بازی کنید، وقتی بهانه‌گیری و بدخلقی می‌کند، کنارش باشید و با کمک یکدیگر مشکلی را حل کنید. این تجربه‌های مثبت علاوه بر اینکه اتصالات خوبی میان سلول‌های مغزی کودک‌تان ایجاد می‌کنند، خاطراتی از شما در ذهن فرزندتان شکل می‌دهند که تا پایان عمر همراه او خواهد بود.

البته وقتی مسئلهٔ نظم‌وانضباط در میان باشد، مثبت بودن کار ساده‌ای نیست. ولی می‌توان «انضباط مثبت» را تمرین کرد و از اقدامات تنبیهی نیز پرهیز کرد. [انضباط مثبت یا Positive Discipline مدل و الگویی انضباطی است که در آن بر نکات مثبت رفتاری تمرکز می‌شود. این مدل انضباطی بر این اصل استوار است که هیچ کودکِ بدی وجود ندارد و فقط «رفتار»های خوب و بد وجود دارند. می‌توان رفتار خوب را آموزش داد و تقویت کرد و بدون وارد کردنِ آسیب کلامی یا جسمی به کودک، او را از رفتار بد بازداشت.]

پدر و مادر خوب بودن به این معنی است که باید به فرزندتان بیاموزید چه چیزی ازنظر اخلاقی درست است و چه چیزی غلط. تعیین محدودیت‌ها و مرزها و تغییر ندادن آنها کلید نظم‌وانضباط خوب است. وقتی از کودک خود می‌خواهید که این قوانین را رعایت کند، باید قاطعانه رفتار کردن و مهربانی را چاشنی کارتان کنید. به عامل اصلی رفتارهای کودک‌تان توجه کنید و از رفتار نادرست او به‌عنوان فرصتی برای آموزش کودکان برای آینده استفاده کنید، نه تنبیه و مجازاتی برای کارهای گذشته.

۴. پناهگاه امنی برای فرزندتان باشید
با توجه کردن و واکنش نشان دادن به حالات گوناگون فرزندتان و حساس بودن به نیازهایش به او نشان بدهید که همیشه کنارش هستید تا به او کمک کنید. از فرزندتان حمایت کنید و او را به‌عنوان فردی مستقل بپذیرید و همیشه پناهگاه گرم و امنی برای او باشید. معمولا کودکانی که در دامان والدین همواره علاقه‌مند و پاسخگو پرورش می‌یابند، رشد عاطفی، رشد اجتماعی و سلامت روان بهتری دارند.

۵. با فرزندتان حرف بزنید و به تکامل مغز او کمک کنید
با فرزندتان حرف بزنید از او بخواهید که در مورد تجربه هایش بگوید

بیشتر ما از اهمیت برقراری ارتباط با دیگران آگاه هستیم. با کودک‌تان حرف بزنید و بادقت به حرف‌هایش گوش بدهید. باز نگهداشتن خط ارتباطی میان خود و فرزندتان موجب می‌شود که رابطۀ بهتری با او داشته باشید؛ کودک‌تان نیز هروقت با مشکلی مواجه شود به شما مراجعه می‌کند.

البته ایجاد ارتباطْ دلیل دیگری نیز دارد: با این کار به فرزندتان کمک می‌کنید که میان بخش‌های مختلف مغز خود ارتباط برقرار کند و مغزش تکامل پیدا کند. یکپارچه‌سازی (Integration) بخش‌های مختلف مغز موجب تکامل و کارکرد درست مغز می‌شود؛ درست مانند کل بدن که باید اندام‌های مختلف آن هماهنگ باشند و با هم کار کنند تا سلامتی بدن حفظ شود. وقتی بخش‌های مختلف مغز یکپارچه می‌شوند، می‌توانند به‌صورت مجموعه‌ای واحد عمل کنند. این یکپارچگی موجب کاهش بهانه‌گیری و بدخلقی، و افزایش همکاری و همدلی بیشتر کودک ما می‌شود.

بدین‌منظور، با فرزندتان دربارۀ تجربه‌های دشواری که داشته است، صحبت کنید. از او بخواهید توضیح بدهد چه اتفاقی افتاده است و او در آن زمان چه احساسی داشته است. لازم نیست راه‌حلی ارائه بدهید. برای اینکه پدر یا مادر خوبی باشید، لزوما نباید تمام جواب‌ها را بدانید. فقط همین که به حرف‌های او گوش بدهید و از او بخواهید که مسائل را روشن و واضح بیان کند، موجب می‌شود که فرزندتان تجربه‌هایش را بهتر درک کند و خاطراتش را با هم یکپارچه کند و میان آنها ارتباط برقرار کند.

حتما بخوانید: تقویت فن بیان کودکان و پرورش مهارت‌های ارتباطی آنها
۶. به دوران کودکی خودتان بیندیشید
بسیاری از ما می‌خواهیم والدین متفاوتی از پدر و مادر خود باشیم. حتی کسانی که دوران کودکی شادی داشته‌اند نیز ممکن است بخواهند بعضی از جنبه‌های تربیت و پرورش خود در دوران کودکی را تغییر بدهند. ولی در بیشتر موارد وقتی دهان باز می‌کنیم، درست مانند پدر و مادر خودمان صحبت می‌کنیم. تأمل کردن و اندیشیدن به دوران کودکی خود، موجب می‌شود که شیوه‌ای را که در تربیت و پرورش کودکان‌مان در پیش گرفته‌ایم، بهتر درک کنیم.

از روش‌هایی که می‌خواهید تغییر بدهید، یادداشت بردارید. به این فکر کنید که در شرایط واقعی چگونه می‌توانید آن روش‌ها را به‌شکل متفاوتی اجرا کنید. هوشیار و آگاه باشید و دفعۀ بعد که مسئلۀ موردنظر پیش آمد، رفتارتان را تغییر دهید.

اگر در ابتدا موفق نشدید، ناامید نشوید. این کار به تمرین بسیار زیادی نیاز دارد.

۷. به سلامت خود نیز توجه داشته باشید
در کنار اهمیت به تربیت فرزندان به خودتان هم اهمیت بدهید

بیشتر اوقات، پس از تولد فرزند، چیزهایی مانند سلامت خودتان یا سلامت ازدواج‌تان در درجۀ دوم اهمیت قرار می‌گیرد. ولی اگر به این مسائل توجه نکنید، در آینده به مشکلات بزرگ‌تری تبدیل خواهند شد. ازنظر روحی و جسمی، از خودتان مراقبت کنید و برای تقویت رابطه‌ای که با همسرتان دارید، وقت بگذارید. اگر در این دو حوزه موفق نباشید، فرزندتان نیز آسیب خواهد دید.

حتما بخوانید: تعطیلات بدون فرزندان، تجربه‌ای متفاوت برای بهبود رابطه عاطفی
۸. در هیچ شرایطی از تنبیه بدنی استفاده نکنید
تنبیه بدنی موجب اطاعت کوتاه‌مدت کودک می‌شود و موجب می‌شود که چند مدت آسوده باشید و کودک رفتار اشتباه خود را انجام ندهد. باوجود این، با این روش به کودک نمی‌آموزیم که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. این روش فقط به کودک یاد می‌دهد که از عواقب بیرونی کار خود بترسد. به این ترتیب، کودک دلیل نادرست بودنِ کارهای خود را درک نمی‌کند و فقط ترغیب می‌شود که آن کارها را دور از چشم والدین انجام دهد و سعی کند گیر نیفتد. کتک زدن این الگو را به کودک می‌دهد که او نیز می‌تواند مسائل را با خشونت حل کند.

کودکانی که والدین آنها از تنبیه بدنی استفاده می‌کنند، بیشتر مستعد درگیری و نزاع با سایر کودکان هستند. این کودکان بیش از دیگران، کودکانی قلدر و زورگو می‌شوند و از پرخاشگری و ستیزه‌جویی کلامی یا فیزیکی برای حل مشکلات و اختلافات استفاده می‌کنند. این کودکان در مراحل بعدی زندگی نیز بیشتر به بزهکاری، رفتارهای ضداجتماعی و مجرمانه، روابط پدر/مادرـ‌فرزندیِ نادرست و مشکلات سلامت روانی دچار می‌شوند و بیش از دیگران به قربانیان خشونت خانگی یا اِعمال‌کنندگان آن تبدیل می‌شوند.

برای برقراری نظم‌وانضباط، جایگزین‌های بسیار بهتری مانند انضباط مثبت (Positive Discipline) و تقویت مثبت (positive reinforcement) وجود دارد که بیشتر بودنِ تأثیرگذاری آنها اثبات شده است. [اگر پس از پاسخی، محرکی را وارد محیط کنیم و آن محرکْ احتمال بروز پاسخ را افزايش دهد يا موجب پایداری آن شود، به آن محرک، «تقويت‌کنندۀ مثبت» مى‌گويیم. مثلا اگر والدین پس از موفقيت فرزند خود در امتحانات، به او جایزه‌ای بدهند و این جایزه موجب افزایش رفتار خوب فرزند یعنی کسب نمره‌های بالا شود، آن جایزه یعنی تقویت مثبت.]

حتما بخوانید: اثرات نامطلوب تنبیه کودکان و ۱۰ روش‌ جایگزین آن
۹. چشم‌انداز مشخصی داشته باشید و هدف خود از تربیت فرزند را فراموش نکنید
چه هدف و چشم اندازی برای تربیت فرزند خود دارید

هدف شما از پرورش و تربیت فرزندتان چیست؟ اگر شما نیز مانند بیشتر پدرها و مادرها باشید، می‌خواهید که فرزندتان در مدرسه موفق باشد، فردی سازنده، مسئولیت‌پذیر و مستقل باشد، روابط هدفمندی با شما و دیگران برقرار کند، فردی مهربان و دلسوز باشد و زندگی شاد، سالم و پُرباری داشته باشد.

ولی برای رسیدن به این اهداف چقدر وقت گذاشته‌اید؟ اگر شما نیز مانند بیشتر پدرها و مادرها باشید، احتمالا بیشتر اوقات فقط روزها را به شب رسانده‌اید.

حتما بخوانید: ۱۷ مهارت زندگی برای آموزش مسئولیت پذیری به کودکان
«سیگل» (Siegel) و «برایسون» (Bryson) نویسندگان کتابِ «کودکی با تمام توانایی‌های مغز خود» (Whole-Brain Child) هستند. آنها در این کتاب به این نکته اشاره می‌کنند که به‌جای اینکه به فرزندمان کمک کنیم موفق شود، بیشتر وقت خود را فقط صرف تلاش برای زنده ماندن می‌کنیم! برای اینکه اجازه ندهیم این الگوی تلاش برای بقا بر زندگی‌مان چیره شود، دفعۀ بعد که احساس خشم یا سرخوردگی کردیم، دست نگه داریم و اندکی تأمل کنیم.

به این فکر کنید که خشم و سرخوردگی برای شما یا فرزندتان چه سودی دارد. به‌جای خشم و سرخوردگی، راه‌هایی را برای تبدیل کردن تجربه‌های منفی به فرصت‌هایی برای یادگیری فرزندتان پیدا کنید. حتی می‌توانید بهانه‌گیری‌ها و کج‌خلقی‌های کودک‌تان را نیز به لحظات ارزشمندی برای شکل دادن و کامل کردن مغز او تبدیل کنید. انجام این کارها موجب می‌شود که علاوه بر حفظ چشم‌اندازی سالم، برای رسیدن به یکی از اهداف اصلی فرزندپروری یعنی ایجاد رابطۀ خوب با فرزندتان تلاش کنید.

۱۰. استفاده از یافته‌های آخرین پژوهش‌های روان‌شناختی و اعصاب‌شناختی برای پیدا کردن راه میان‌بُر
منظور از راه میان‌بُر این نیست که در تربیت فرزند خود کوتاهی کنید و به‌اندازۀ کافی برای او وقت نگذارید و ساده‌ترین راه را در پیش بگیرید. منظور این است که از چیزهایی بهره ببریم که دانشمندان ارائه کرده‌اند. «فرزندپروری» یکی از شاخه‌های دانش روانشناسی است که بیش از سایر شاخه‌ها درباره‌اش پژوهش شده است.

دربارۀ بسیاری از شیوه‌ها و سنت‌های پرورش فرزندان، ازنظر علمی پژوهش شده است و این شیوه‌ها تأیید، اصلاح یا رد شده‌اند. البته استفاده از آموخته‌های علمی به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که راهبرد یکسانی برای همه وجود داشته باشد، زیرا هر کودک با دیگری متفاوت است. شما نیز باید راهبردهای پرورش فرزندتان را براساس همین تفاوت‌ها تنظیم کنید و تغییر دهید.

مثلا روش‌های بسیار بهتری نسبت‌به تنبیه بدنی وجود دارد، روش‌هایی مانند راهنمایی مجدد، استدلال کردن و یا گرفتن امتیازهایی که به فرزندتان داده‌اید. باید از نوعی روش انضباطی بدون تنبیه استفاده کنید که برای کودک شما مؤثرتر از روش‌های دیگر است.

البته می‌توانید برای تربیت کودک خود از فلسفه‌های «سنتی» (مانند تنبیه بدنی) نیز استفاده کنید و به‌طور موقتی به همان نتایج برسید. ولی چرا باید خطر آسیب‌هایی را بپذیرید که بعضی از روش‌های نادرست ایجاد می‌کنند، درحالی‌که روش‌های بسیار بهتری وجود دارند که دربارۀ آنها پژوهش‌های زیادی هم انجام شده است؟

برای استفاده از این «راه‌های میان‌بُر» باید بیشتر تلاش کنید؛ درمقابل، استفاده از روش‌های سنتی آسان‌تر است. باوجود این، درعوض، با میان‌بُرها به نتایج بهتری در تربیت فرزندان خود می‌رسید؛ همچنین، از مشکلات و دردسرهایی که ممکن است در نتیجۀ تربیت نادرست فرزندان در بلندمدت برای‌تان پیش بیاید، دوری می‌کنید.

بازدید : 48
دوشنبه 2 اسفند 1400 زمان : 15:35

يك كارگردان درباره‌ي «او يك فرشته بود»، گفت: كمبود ماجراهاي فرعي اين سريال موجب مي‌شود كه بيننده توقع اطلاعات بيشتري از قصه اصلي داشته باشد و وقتي كه اين اتفاق نمي‌افتد، او اذيت مي‌شود. مسعود فرخنده در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون «ايسنا»، افزود: كل ماجراي سريال درباره‌ي دختري به نام فرشته است. البته شاخه‌هاي فرعي همانند ارتباط بين پيش نماز مسجد با بهزاد و درگيري‌هاي بهزاد با همكاران خود در شركت، در سريال ديده مي‌شود، ولي آن‌ها به شكل پر رنگي به تصوير كشيده نشده‌اند، در صورتي كه ماجراهاي فرعي مي‌توانند به كمك قصه‌ي اصلي بيايند تا هم جان بيشتري به داستان دهند و هم توقع بيننده را براي گرفتن اطلاعات درباره‌ي ماجراي اصلي كاهش دهند. وي در ادامه گفت: يكي از مشكلات عمده‌ي سريال‌هاي مناسبتي، كمبود ماجرا براي روايت در 30 شب است كه اين امر موجب كندي ضرباهنگ مجموعه‌ها مي‌شود البته اين نقيصه در سريال‌هاي طنز با نوع بازي بازيگران و ديالوگ‌هاي رد و بدل شده بين آنان كمتر حس مي‌شود، ولي در سريالي چون «او يك فرشته بود» كه بيشتر بر موضوع اصلي تمركز دارد و خالي از جنبه‌هاي طنز است، بيشتر به چشم مي‌خورد. اگر چه به علت نوبودن قصه‌ي آن، هنوز بيننده درگير ماجراهاي اين سريال است. اين كارگردان تلويزيون، «او يك فرشته بود» را از ديگر سريال‌هاي در حال پخش در ماه رمضان موفق‌تر دانست و اظهار كرد: اين اثر چيدمان بهتري دارد و اسفنديار شهيدي، تصويربردار، فضاسازي و در خلق فضاهاي دراماتيك به خوبي عملي كرده است. از سوي ديگر اگر بيننده با موضوع جديد و جذاب اين سريال درگير شود،‌ به تفكر وا داشته مي‌شود چرا كه اين سريال به وجود هميشگي شيطان در كنار انسان‌ها مي‌پردازد و نحوه‌ي برخورد كارگردان به اين حقيقت، جذاب است. فرخنده درباره‌ي تاثير استفاده‌ي دوباره‌ي جوهرچي و قاسمي در كنار هم، پس از سريال «در پناه تو» گفت: اين تركيب‌ها بد نيست و براي اين كه سازندگان، زودتر به هدف خود كه همانا برقراري ارتباط سريعتر با مخاطبان است برسند، خوب است. ولي انجام اين كار، خطراتي دارد چرا كه در صورتي درست عمل نكردن و يكساني موضوعات مخاطب سريال را پس مي‌زند. البته اين تركيب در «او يك فرشته بود» به علت جديد بودن موضوع سريال جواب داده است. وي كم‌توجهي به بازي بازيگران را از نقاط ضعف اين سريال برشمرد و اظهار كرد:‌از بازيگران «او يك فرشته بود» به خوبي بازي گرفته نشده است و در برخي لحاظ، بازي بازيگران حرفه‌اي اين مجموعه چون قاسمي و جوهرچي به كليشه نزديك مي‌شود و عنصر جديدي در بازيها ديده نمي‌شود. علاوه بر آن بازيگران خردسال اين سريال نيز بازي قوي ارايه نمي‌دهند. فرخنده در پايان با بيان اين كه زندگي در جريان ماجراهاي اين سريال كمتر ديده مي‌شود، تصريح كرد: به عنوان مثال، بهزاد در شركت، بيكار در پشت رايانه مي‌نشيند و از او كار ويژه‌اي نمي‌بينيم، در راديولوژي هم زن بهزاد و همكارانش بدون آن كه فعاليت خاصي انجام دهند به گفت‌وگو با هم مي‌پردازند كه اين گونه روايت داستان از جذابيت كار مي‌كاهد، چرا كه زندگي در جريان ماجراها ديده نمي‌شود و بسيار زيباتر بود اگر اين افراد در حين فعاليت روزمره‌شان با يكديگر صحبت كنند ولي در مجموع سريال «او يك فرشته بود»، اثر قابل تاملي محسوب مي‌شود. انتهاي پيام


لینک کو2.35164/
اخبار مرتبط
كامل نوروزي در نقد «او يك فرشته بود» مطرح كرد: گرته‌برداري از فيلم‌هاي خارجي... اثري قابل تامل...تركيب مناسب بازيگران... بدور از ادا و اطوار
تهيه‌كننده «او يك فرشته بود»: پيام كارهاي مناسبتي بايد در بطن قصه گنجانده شود
يك منتقد: سريال‌هاي مناسبتي به كليشه تبديل شده‌اند موضوع سريال‌هايي چون«براي آخرين بار»و«متهم گريخت» تكراري است
* گزارش* سريال‌هاي ماه مبارك رمضان در بوته‌ي نقد منتقدان
نگارش و تصويربرداري «او يك فرشته بود» همچنان ادامه دارد تهيه‌كننده‌ي اين سريال: نگارش مداوم شامل بازنويسي مي‌شود
جوهرچي درباره‌ي«اويك فرشته بود»: «بهزاد» به خاطر پيچيدگي‌هايش نقش جذابي دارد
نقدي بر سريال «متهم گريخت» مسؤول صفحه‌ي‌ رسانه روزنامه‌ي همشهري: پرداخت«متهم گريخت» به فقر نوعي همسان‌سازي با فضاهاي ماه رمضان است
عزت‌الله ضرغامي در پشت صحنه‌ي سريال« او يك فرشته بود»: اين‎ سـريال‎آيـات‎‎‎ و روايات عـبرت‌آموز‎ را به نـمايش‎ مـي‌گذارد

بازدید : 53
شنبه 23 بهمن 1400 زمان : 17:16

اهمیت امنیت سیستم های دوربین مداربسته
اگرچه در سال های اخیر پیشرفت هایی در حوزه سیستم های امنیتی حاصل شده است، اما هک دوربین مداربسته توسط هکر های حرفه ای نیز پیشرفته تر و سخت تر شده است.
هکرها از تکنیک های بسیاری برای دور زدن پروتکل های امنیتی و دسترسی به سیستم های نظارت تصویری استفاده می کنند.
بعضی هکرها با راهکار های بسیار ساده که فقط چند دقیقه طول می کشد نفوذ می کنند، در حالی که برخی هکرهای با استعداد دیگر جلوه های پیچیده تری را ترجیح می دهند (که حتی به سیستم های سخت نفوذ می کنند).

هنگامی که یک هکر سیستم شما را هک می کند، می تواند به تمامی دوربین ها دسترسی پیدا کند و در بدترین شکل ممکن، کنترل کامل سیستم امنیتی خانه یا محل کار را در دست بگیرد. بنابراین پس از نصب دوربین های مداربسته، مهم ترین کار، ارتقاء سطح ایمنی این سیستم است تا به این شکل بتوان احتمال نفوذ هکرها را به حداقل رساند.

هک شدن برخی از دوربین های مداربسته هایک ویژن در سال 2017!
در سال 2017 پس از بررسی های فراوان، مشخص شد که بیش از نیمی از دوربین‌ های “وای فای“ با نام تجاری Hikvision، از طریق یک نقص تنظیم مجدد گذرواژه، قابل‌ دسترسی هستند و هکرها توانسته اند از این طریق، براحتی نفوذ کنند. البته این مشکل با ورود وزارت امنیت داخلی ایالات متحده برطرف شد.

برای جلوگیری از هک شدن یک سیستم امنیتی، کلیه شرکت ها باید سه روش رایج برای مقابله با هکرها و مجرمانی که قصد دسترسی غیرمجاز به دوربین های مداربسته را دارند را یاد بگیرند.

سه روش رایج برای دسترسی به دوربین های مداربسته

✅ روش اول هک کردن: دسترسی به رمز عبور پیش فرض
همانطور که میدانید، هنگامی که کسی قصد دارد به دوربین های مداربسته وارد شود، میتواند با جستجوی آدرس IP خود به صورت آنلاین وارد این دوربین ها بشود.

هکرها با استفاده از موتورهای جستجویی مانند rageip.org یا shadon.io می توانند اطلاعات مربوط به مشخصه IP را بدست آورده و تلاش كنند با گذرواژه هایی به خود دوربین بی سیم دسترسی پیدا كنند یا اگر یک روتر را هک کنند، تمام سیستم‌های امنیتی مورد حمله واقع میشوند.

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 500
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 33
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 10
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 69
  • بازدید ماه : 722
  • بازدید سال : 3154
  • بازدید کلی : 12701
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی